در پاسخ به: این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور (اندر مخالفت سیاست حوزه با فرمایشات رهبری)

نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
5 stars

احسنت

1396/10/20 @ 20:46

در پاسخ به: این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور (اندر مخالفت سیاست حوزه با فرمایشات رهبری)

نظر از: شاهمرادی [عضو] 
شاهمرادی

دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم
دو قدم شعر بخوانم،دو قدم گریه کنم

بروم سمت ضریحی که قرارم آنجاست
برسم پیش نگارم،برسم گریه کنم
میلاد حضرت امام رضا تبریک عرض می کنم

1395/05/24 @ 19:17

در پاسخ به: این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور (اندر مخالفت سیاست حوزه با فرمایشات رهبری)

نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 

برخواهر خسرو خراسان صلوات

بر جلوه ي خورشيد درخشان صلوات

بر حضرت معصومه شفيع شيعه

بر آيت حق مهر فروزان صلوات

ميلاد حضرت معصومه سلام الله عليها بر همه دختران پيرو خاندان عصمت و طهارت مبارك باد.

1394/05/24 @ 16:18

در پاسخ به: این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور (اندر مخالفت سیاست حوزه با فرمایشات رهبری)

نظر از: ملك محمدي [بازدید کننده]
ملك محمدي

با سلام
از مطلب عالي تون ممنونم، خيلي از خواهرهاي طلبه گرفتار اين مشكل هستن و واقعاً سياست حوزه در راستاي صحبتهاي رهبر نيست.
جالبه كه هر استادي هم براي تدريس ميان سر كلاس از اين شرايط انتقاد ميكنن و اهمييت فرزنداري و همسرداري رو گوشزد ميكنن ولي هيچ تغييري نمي بينيم.

1394/03/16 @ 23:39

در پاسخ به: این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور (اندر مخالفت سیاست حوزه با فرمایشات رهبری)

نظر از: نماینده ی کل طلاب [بازدید کننده]
نماینده ی کل طلاب

سلام.واقعا ممنون از مطلبت امیدوارم به گوش مسوولین برسه!
اسم وبلاگتون یک طلبه است ولی حرفاتون حرف دل تمام طلاب است.
من هم مبتلا به هستم╭(╯^╰)╮:-\

1394/03/14 @ 16:23

در پاسخ به: نقدی منصفانه!!

نظر از: هم کلاسی [بازدید کننده]
هم کلاسی

سلام ، عااااااالییییییی بود عزیزم . 50 تومنی رو خوب اومدی.

1393/10/30 @ 23:26

در پاسخ به: نقدی منصفانه!!

نظر از: رحیمی [عضو] 

با سلام

متن زير خاطره اي از سفر به سرزمين وحي و ديار فرشتگان است. با خواندن آن لحظاتی از عمرمان را با یاد پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله متبرک کنیم.

اینجا….
به اینجا که می رسی،در میان امواج متلاطم و حیرت آور عاشقی گم می شوی..
به اینجا که می رسی ،صدای سایش بال فرشتگان را می شنوی..
اینجا از دغدغه های مادی دنیا و کینه های خاکستری آن هیچ خبری نیست..
اینجا اشک غم با شوق و احساس در هم آمیخته شده…
راستی اینجا چقدر نفس کشیدن غنیمت دارد…
اینجا چقدر حسرت داری که ساعتها ناگفته های دلت را برای محبوبت با زبان اشک بیان کنی و هیچ کس با اشاره به تو نگوید:ایرانی!بلند شو…
اینجا روبروی بقیع،فقط کوچه های بنی هاشم و مظلومیت حسن را نمی بینی بلکه سنگینی غربت بهانه آفرینش گلویت را سخت می فشرد…
اینجا صدای شکستن دلها بسیار می آید..
اینجا صدای امن یجیب و ناله های أستغفر الله وتُب علینا بسیار می آید..
اینجا کنار غربت بقیع،ناله های یا حسین و یا زینب بسیار می آید..
اینجا تنها نشستن و با چشم غلطیده در اشک نگاه کردن و هق هق گریه،عجب طعم خوشی دارد..
اینجا آوارگی و شیدایی با پای برهنه بر زمین گرم و مقدسی که رحمه للعالمین بر آن قدم گذاشته،چه لذتی دارد..
اینجا ناله های زهرا و درد دل های علی وجودت را ذوب می کند…
اینجا آتش گرفتن درب خانه علی را می بینی.اما نه!…احساس سوختن به تماشا نمی رسد..آتش بگیر..
اینجا هیچ چیز به اندازه اشک،انسان را به خدا نمی رساند..
راستی که اینجا چه بهانه عزیزی برای عاشقی داری..
اینجا نمی دانی به کدامین بارقه نور خیره شوی! این سرگردانی آزارت میدهد..
اینجا حس کودک یتیمی را داری! اشکهای خسته از غربت شیعه را با گوشه لباست پاک میکنی ولی هرچه می گریی آرام نمی شوی!
اینجا غربت مدینه،درد سنگینی را بر دلت وارد می کند که اشکهای بی امان آن را تسکین نمیدهد..
آری! اینجا مدینه با هوایی بارانی از ابرهای غم و اندوه و غربت است.
مدینه!..کاش دیدن تو تمام شادی هایم را از یادم نمی برد!
احساس می کنم که قلب تو در تاب و تب این غم گران،در هوای غبار آلود سینه ات،می خواهد از تپش بایستد.
می خواهم بگویم اینجا…
اینجا حضور صاحب الزمان را می شود احساس کرد..
به اینجا که می رسی غمگینانه پاهای خویش را برهنه می کنی تا اندکی از نیروی ملکوتی رسول الله را از این سنگ فرش های متبرک به خویشتن جذب کنی،آرام و متین در حریم پیامبر خدا قدم بر می داری و مرتب رب ادخلنی می خوانی و اشک می ریزی تا خود را روبروی باب جبرئیل برسانی و چون به اینجا میرسی و چشمت به نگین سبز خاتم آفرینش ،متبرک می شود،زمزمه های عارفانه ات در میان هق هق گریه ها و تکان تکان شانه هایت اندک اندک گم می شود.آخر اینجا اوج تمام غربت هاست….
به اینجا که رسیده ای،دنیا برای تو تمام شده است..
اینجا مدینه است!غمناک ترین شهر تاریخ…
رقیه رحیمی طلبه سطح سه

1393/10/30 @ 21:56

در پاسخ به: نقدی منصفانه!!

نظر از: اميغي جونقاني [عضو] 
اميغي جونقاني

سلام قربون دهنت آبجی زدی به هدف

1393/10/29 @ 23:10